مـنـشـور زبـانـهـا

كشورهای عضو شورای اروپا كه منشور[١] حاضر را برای رشد و حمایت از زبانهای مناطق و  اقلیتهای ملی امضاء نموده‌اند

  • نظر به اینكه  هدف دستیابی به رابطه‌ای تنگاتنگتر بین صفوف خود جهت حفظ و رشد آرمانها و اصولی كه میراث مشترك همه‌ی آنهاست را دنبال می‌كنند؛
  • با توجه به اینكه حفظ زبانهای تاریخاً شكل‌گرفته‌ی منطقه‌ای و زبانهای اقلیتهای ملی اروپا كه برخی از آنها در معرض از بین رفتن تدریجی می‌باشند در خدمت حفظ و رشد سنن و ثروت فرهنگی اروپا قرار دارد؛
  • نظر به اینكه استفاده از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها یك حق سلب‌نشدنی می‌باشد و در انطباق با اصول مندرج در پیمان ملل متحد در مورد حقوق مدنی و سیاسی است و با روح ناظر بر كنوانسیون شورای اروپا برای حقوق بشر و آزادیهای پایه‌ای منطبق می‌باشد؛
  • با در نظر داشت تلاشهایی كه در چهارچوب «كنفرانس امنیت و همكاری اروپا» انجام گرفته و بویژه با توجه به توافقنامه‌ی پایانی هلسینكی ١٩٧٥ و سند دیدار كوپنهاگن در سال ١٩٩٠؛
  • با تأكید بر اهمیت روابط فرهنگها با همدیگر و امر چند زبانی;
  • همچنین نظر به اینكه حفظ و حمایت از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نباید تأثیر منفی بر زبانهای اداری و ضرورت یادگیری آنها بگذارد؛
  •  با علم بر اینكه حفظ و تقویت زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در كشورها و مناطق مختلف اروپا كمك شایانی به بنای یك اروپای مبتنی بر اصول دمكراسی و تنوع فرهنگی در چهارچوب استقلال و حاكمیت ملی می‌نماید؛
  •  و بالاخره با عنایت به شرایط ویژه و سنتهای تاریخی در مناطق مختلف كشورهای اروپا،

روی اصول زیر به توافق رسیده‌اند:

 بخش اول ـ اصول كلی

ماده‌ی ١: تعریف مفاهیم
به مفهوم این منشور
الف)    اصطلاح «زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها» به زبانهایی گفته می‌شود كه

یك:    سنتاً در منطقه‌ی خاصی از یك كشور مورد استفاده‌ی گروهی از شهروندان این كشور قرار می‌گیرد كه از نظر تعداد از بقیه‌ی مردم آن كشور كوچكترند
دو:       و با زبان یا زبانهای رسمی كشور متفاوت است (البته این مفهوم لهجه‌های زبان یا زبانهای رسمی كشور و همچنین زبان مهاجرین را در برنمی‌گیرد)؛
ب)       اصطلاح «منطقه‌ای كه این زبانها در آن بكار برده می‌شوند» به منطقه‌ی جغرافیایی اطلاق می‌شود كه در آن، زبان مربوطه زبان بیان و ارتباط آن تعداد از مردم است كه پذیرش اقدامات در نظر گرفته شده در این منشور برای حفظ و رشد زبانهای آنها را موجه می‌سازد؛
ت)       اصطلاح «زبانهایی كه ریشتاً منطقه‌ای نیستند» به زبانهایی گفته می‌شود كه هر چند سنتاً در این كشور بكار می‌روند و با زبان یا زبانهای مابقی اهالی آن كشور فرق دارند، اما به منطقه خاصی از آن كشور تعلق ندارند.

ماده‌ی ٢: تعهدات

(١)       هر یك از طرفین این قرارداد متعهد می‌شوند كه بخش دوم این منشور را در مورد تمام زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی كه در قلمرو آن كشور بكار برده می‌شوند و با مفهوم تعریف شده در ماده‌ی ١ منطبق می‌باشند اجرا نمایند.
(٢)       در ارتباط با هر زبانی كه بر اساس ماده‌ی 3 هنگام تصویب، پذیرش و صدور مجوز مربوطه از طرف كشورهای امضاءكننده نام برده می‌شود، هر یك از این كشورها متعهد می‌شوند حداقل ٣٥ بند و زیربند  از بخش سوم این منشور را اجرا كنند، از جمله 3 بند از هر یك از ماده‌های ٨ و ١٢ و یك بند از هر یك از  ماده‌های ٩، ١٠،١١ و١٣ را.

ماده‌ی ٣: جزئیات اجرای مفاد منشور
(١)        هر یك از كشورهای طرف این قرارداد باید در سندی كه در ارتباط با تصویب، پذیرش و موافقت رسمی با این منشور صادر می‌كنند، هر یك از زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی خود و یا آن زبانهای دولتی [رسمی] را كه در قلمرو آن كشور و یا بخشهایی از آن كمتر رایج و با موازین تصریح شده در بند ٢ ماده‌ی ٢ منطبق هستند را نام ببرند.
(٢)        آنها همچنین پس از آن نیز هر زمان كه بخواهند می‌توانند به دبیركل گزارش دهند كه تعهدات منتنج از ماده‌ها و بندهای دیگری را كه قبلاً در سند مربوط به تصویب، پذیرش و موافقت رسمی با این منشور نام نبرده بودند را اكنون پذیرفته‌اند و یا اینكه گزارش دهند كه آنها بند ١ را در ارتباط با زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی خود و یا آن زبانهای دولتی [رسمی] كه در مقیاس كل كشور و یا بخشهایی از آن كمتر رایج هستند را اجرا می‌كنند.
(٣)        تعهداتی كه بر اساس بند 2 پذیرفته شده‌اند بعنوان بخش تفكیك‌ناپذیر از تصویب، پذیرش و موافقت رسمی نامبرده محسوب می‌شوند و از روز ارائه‌ی گزارش به دبیركل اعتبار می‌یابند.

ماده‌ی ٤: مكانیسمهای حمایتی موجود
(١)     مقرره‌های این منشور نباید بعنوان تحدید و تضعیف حقوقی كه در كنوانسیون حقوق بشر اروپا تضمین شده‌اند تفسیر شوند.
(٢)     این منشور موازین و مقرراتی را كه در كشورهای امضاءكننده آن وجود داشته‌اند و یا موضوع توافقات دو یا چندجانبه بوده‌اند، دست نخورده می‌گذارد، چنانچه آنها جایگاه حقوقی بالاتری برای زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی و برای آحاد اقلیتهای ملی قائل شده‌اند.

ماده‌ی ٥: تعهدات موجود
موازین تعیین شده در این منشور نباید طوری تفسیر و ارزیابی شوند كه گویا آنها حق در پیش‌گرفتن كردار و انجام عملی را با هدف زیر پا گذاشتن منشور سازمان ملل متحد و دیگر تعهدات بین‌المللی، من‌جمله ضدیت با اصل حفظ استقلال و حق حاكمیت ملی كشورها را شامل می‌شوند.

ماده‌ی ٦: اطلاعات
طرفین قرارداد متعهد می‌شوند مراتب این را فراهم آورند تا ادارات، سازمانها و مردم در مورد حقوق و وظایف برشمرده در این منشور آگاه گردند.

بخش دوم ـ اهداف و اصول در انطباق با بند ١ ماده‌ی ٢

ماده‌ی ٧: اهداف و اصول
(١)     با توجه به زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها طرفین این قرارداد در مناطقی كه این زبانها بكاربرده می‌شوند اهداف و اصول زیر را با رعایت شرایط ویژه‌ی هر یك از این زبانها مبنای سیاست، قانونگذاری و عملكرد دولتی خویش قرار می‌دهند:

الف)    به رسمیت شناسی زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها بعنوان نماد ثروت و گنجینه‌ی فرهنگی؛
ب)       عنایت و احترام‌گذاری به مناطق جغرافیایی هر یك از این زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها در ساختار اداری موجود و یا هنگام تغییر در تقسیمات كشوری در جهت تضمین عدم ممانعت از رشد و اعتلای این زبانها؛
ت)       ضرورت برخورد قاطعانه برای حفظ و رشد زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها؛
ث)       تسهیل استفاده كلامی و نوشتاری از زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها در زندگی اجتماعی و در حوزه‌ی خصوصی و یا ترغیب به استفاده از آنها؛
ج)        حفظ و توسعه‌ی رابطه در زمینه‌های مندرج در این منشور بین گروههای از مردم كه به یك شكل معین و یا اشكال مشابه به یك زبان واحد منطقه‌ای یا زبان یك اقلیت ملی سخن می‌گویند و همچنین ایجاد رابطه‌ی فرهنگی بین گروههای از مردم كه زبانهای متفاوتی دارند؛
ح)        در اختیار گذاشتن مكانیسمها و امكانات لازم برای تحصیل و تدریس زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در تمام مراحل مناسب؛
خ)        ایجاد مؤسسات برای آموزش زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها به كسانی كه با این زبانها ‌ سخن نمی‌گویند، اما  چون در آن مناطق زندگی می‌كنند، مایل به یادگیری زبان آنها هستند؛
د)         پشتیبانی [مالی، معنوی و قانونی] از تحقیقات در زمینه‌ی زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در دانشگاهها یا در مؤسسات هم‌تراز؛
ذ)         حمایت [مالی، معنوی و قانونی] از اشكال مناسب برای تبادل فرامرزی در زمینه‌هایی كه در این منشور قید شده‌اند و در ارتباط با زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها ملی كه در دو یا چند كشور به یك شیوه‌ی واحد و شیوه‌های مشابه بكار برده می‌شوند.

(٢)     طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، چنانچه این كار تاكنون اتفاق نیافته، هر نوع تمایز، طرد، محدودسازی و ارجح قائل شدن ناروای زبان یك منطقه یا اقلیت ملی را كه معطوف به ممانعت از حفظ و رشد و به خطر انداختن موجودیت آن است از میان بردارند. اقداماتی كه به نفع زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی و با عنایت درخور به موقعیت ویژه‌ی آنها و جهت برقراری برابری بین سخنوران این زبانها و مابقی مردم كشور در پیش گرفته می‌شوند، بعنوان عملی تبعیض‌آمیز در مقابل سخنوران زبانهایی كه كاربرد وسیعتری دارند، محسوب نمی‌شود.
(٣)     طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، از طریق اقدامات شایسته‌ تفاهم متقابل بین گروههای زبانی كشور را تقویت كنند. این امر بویژه از طریق جزو اهداف نظام آموزش و پرورش قراردادن احترام و تفاهم و مدارا در مقابل زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی و از طریق ترغیب رسانه‌های همگانی برای دنبال كردن این هدف میسر است.
(٤)     طرفین قرارداد در سیاستگذاری در ارتباط با زبانهای مناطق و یا زبانهای اقلیتهای ملی نیازها و آمالهای سخنوران این زبانها را مورد توجه قرار می‌دهند. آنها فراخوانده می‌شوند در صورت ضرور مجامعی جهت مشاوره‌ی ادارات در تمام امور مربوط به زبانهای مناطق یا زبانهای اقلیتهای ملی ایجاد كنند.
(٥)     طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، اصول مندرج در بندهای ١ الی ٤ این بخش را مضموناً در مورد زبانهایی كه تعلق به منطقه‌ی خاصی ندارند را اجرا كنند. البته در مورد این زبانها نوع و حجم اقداماتی كه در پیش گرفته می‌شوند برای اینكه كارایی لازم به این منشور بخشیده شود، منعطف و تغییرپذیر در نظر گرفته می‌شوند، در عین حال كه نیازها و آرزوهای گروههایی كه این زبانها را بكار می‌برند، دخیل داده شده و سنتها و ویژگی‌های آنها مورد توجه قرار می‌گیرند.

بخش سوم ـ  اقدامات برای تقویت كاربرد زبانهای مناطق و یا زبانهای اقلیتهای ملی در زندگی اجتماعی در هماهنگی با تعهداتی كه بر اساس بند ٢ ماده‌ی ٢ این منشور پذیرفته شده‌اند

ماده‌ی ٨: آموزش و پرورش
(١)     در بخش آموزش و پرورش طرفین قرارداد متعهد می‌شوند در مناطقی كه این زبانها بكار می‌روند، بادرنظرداشت موقعیت ویژه‌ی هر یك از این زبانها و بدون لطمه خوردن آموزش زبان یا زبانهای كشور

الف)    یك:     پرورش كودكان در مرحله‌ی قبل از مدرسه [مهد كودك، كودكستان] در یا به زبانهای مربوطه‌ی مناطق یا اقلیتهای ملی عرضه شود یا
دو:       بخش مهمی از پرورش كودكان در مرحله‌ی قبل از مدرسه به زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی عرضه شود یا
سه:       یكی از اقداماتی را كه در زیربند‌های یك و دو این بند نام برده شده‌اند، دست كم در مورد دانش‌آموزانی اجرا كنند كه والدین آنها خواهان آن هستند و تعداد این دانش‌آموزان كافی تشخیص داده شوند؛
چهار:   در صورتیكه ارگانهای دولتی فاقد مسئولیت مستقیم در زمینه‌ی پرورش پیش‌مدرسه‌ای باشند، دست كم اقداماتی را كه در زیربند‌های یك تا سه‌ی این بند در نظر گرفته شده‌اند را مورد حمایت قرار دهند و یا ارگانهای مسئول را ترغیب به اجرای آنها كنند؛
ب)       یك:     آموزش در مرحله‌ی ابتدایی به زبانهای مربوطه‌ی مناطق یا اقلیتهای ملی عرضه شود یا
دو:       بخش مهمی از آموزش در مرحله‌ی ابتدایی به زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی عرضه شود یا
سه:       تدریس زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی را جزو برنامه‌ی آموزشی مدارس ابتدایی قرار دهند یا
چهار:   یكی از اقداماتی را كه در زیربند‌های یك تا سه این بند نام برده شده‌اند، دست كم در مورد دانش‌آموزانی اجرا كنند كه والدین آنها خواهان آن هستند و تعداد این دانش‌آموزان كافی تشخیص داده ‌شوند؛
ت)       یك:     آموزش در مرحله‌ی دوم تحصیلی [از كلاس پنجم تا اخذ دیپلم] به زبانهای مربوطه‌ی مناطق یا اقلیتها عرضه شود یا
دو:       بخش مهمی از آموزش در مرحله‌ی دوم تحصیلی به زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی عرضه شود یا
سه:       تدریس زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی را جزو برنامه‌ی آموزشی مدارس مرحله‌ی دوم تحصیلی قرار دهند یا
چهار:   یكی از اقداماتی را كه در زیربند‌های یك تا سه این بند نام برده شده‌اند را دست كم در مورد دانش‌آموزانی اجرا كنند كه والدین آنها خواهان آن هستند و تعداد این دانش‌آموزان كافی تشخیص داده ‌شوند؛

ث)       یك:     تحصیلات در آموزش فنی و حرفه‌ای به زبانهای مربوطه‌ی مناطق یا اقلیتهای ملی عرضه شود یا
دو:       بخش مهمی از آموزش فنی و حرفه‌ای به زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی عرضه شود یا
سه:       تدریس زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی را جزو برنامه‌ی آموزشی مؤسسات فنی و حرفه‌ای قرار دهند یا
چهار:   یكی از اقداماتی را كه در زیربند‌های یك تا سه این بند نام برده شده‌اند، را دست كم در مورد دانش‌آموزانی اجرا كنند كه والدین آنها خواهان آن هستند و تعداد این دانش‌آموزان كافی تشخیص داده ‌شوند؛

ج)        یك:     تحصیلات در دانشگاهها و مدارس عالی به زبانهای مربوطه‌ی مناطق یا اقلیتهای ملی عرضه شود یا
دو:       امكاناتی برای تحصیل این زبانها بعنوان رشته‌های دانشگاهی در دانشگاهها و مدارس عالی عرضه شود یا
سه:       در صورتیكه دولتها نتوانند بخاطر نقش و اختیاراتش در زمینه‌ی مؤسسات آموزش عالی[٢] زیربندهای یك و دو این بند را اجرا كنند، آنها باید دست كم نهادها و مؤسسات مربوطه را برای اجرای آنها ترغیب كنند و یا اجازه بدهند كه در دانشگاهها و مدارس عالی تدریس به زبان مناطق یا اقلیتهای ملی باشد و یا امكانات لازم را برای تحصیل این زبانها در دانشگاهها بعنوان رشته‌ی تحصیلی فراهم آورند؛

ح)        یك:     مراتب این را فراهم آورند كه در آموزش بزرگسالان و در صورت ادامه‌ی تحصیل دوره‌هایی ارائه شوند كه تمام یا بخشی از آن به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی باشد؛
دو:       این زبانها را در آموزش بزرگسالان و در صورت ادامه‌ی تحصیل عرضه كنند؛
سه:       در صورتیكه ارگانهای دولتی فاقد مسئولیت مستقیم در زمینه‌ی آموزش بزرگسالان و برای مرحله‌ی ادامه‌ی تحصیل باشند، عرضه‌ی این زبانها را بعنوان مواد درسی آموزش بزرگسالان و در مرحله‌ی ادامه‌ی تحصیل مورد حمایت قرار دهند و یا ارگانهای مسئول را ترغیب به اجرای آنها كنند؛

خ)        مراتب تدریس و آموزش درس تاریخ و فرهنگ، كه در زبان منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی تبلور پیدا می‌كند، فراهم آورند؛
د)         مراتب تربیت و بسط تعلیمات معلمان را كه برای اجرای مفاد بندهای الف تا خ لازم می‌باشند و طرفین قراداد پذیرفته‌اند را فراهم آورند؛
ذ)         یك یا چند ارگان ناظر را جهت نظارت بر اقداماتی كه معطوف به بنیادگزاری و توسعه‌ی آموزش زبانهای مناطق و اقلیتها می‌باشند و همچنین برای نظارت بر میزان پیشرفتهای بعمل‌آمده در این زمینه را بكار گمارند، این ارگان یا ارگانها باید مرتب گزارشات خود را ارائه دهند و آنها منتشر شوند.

(2)     در بخش آموزش و پرورش طرفین قرارداد متعهد می‌شوند كه در خارج از مناطقی كه زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی سنتاً بكار می‌روند، تدریس زبان مناطق و اقلیتها و یا آموزش به این زبان در تمام مراحل آموزشی را اجازه دهند، اجرای آنرا ترغیب كنند و خود آنرا عرضه كنند، چنانچه تعداد سخنوران این زبان این را موجه می‌سازد.

ماده‌ی ٩: ادارات دادگستری
(١)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند در رابطه با آن حوزه‌های دادگاهها كه در آنها تعداد جمعیت اهالی با زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی آنقدر است كه اقدامات ذیل را موجه ‌سازند، با در نظرداشت موقعیت هر یك از این زبانها و تحت این شرط كه بهره‌گیری از امكانات برشمرده در این بند به تشخیص قاضی مانع اجرای قوانین نگردد:

الف)    در دادرسی كیفری:
یك:    مراتب این را فراهم آورند كه دادگاهها ـ چنانچه یكی از طرفین آن را درخواست كند ـ دادرسی را به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها پیش‌ببرند و یا
دو:       تضمین كنند كه متهم حق این را داشته باشد، زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی خود را بكار ببرد و یا
سه:       مراتب این را فراهم آورند كه تقاضاها و اسناد و مدارك اثباتی، كتبی باشند یا شفاهی، صرفاً به این دلیل كه آنها به یك زبان منطقه‌ای یا زبان یك اقلیت ملی هستند، نامعتبر قلمداد نگردند، و یا
چهار:   در صورتیكه درخواست شود، مداركی كه با جریان دادگاهی مربوط هستند به زبان مربوطه‌ی منطقه یا اقلیت ملی نوشته شوند،

اگر لازم باشد از طریق بكارگیری مترجم، بدون اینكه این كار خرجی برای طرفین نزاع دربرداشته باشد؛

ب‌)           در دادرسی مدنی:

یك:    امكان این را فراهم آورند كه دادگاه ـ چنانچه یكی از طرفین آن را بخواهد ـ دادرسی را به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها پیش‌ببرند و یا
دو:       اجازه داده شود كه هر یك از طرفین نزاع، در صورتیكه وی باید شخصاً حضور پیدا كند، بتواند از زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی خود بهره گیرد، بدون اینكه اینكار برای وی مخارج اضافی بهمراه داشته باشد، و یا
سه:       اجازه داده شود كه اسناد و مدارك اثباتی به زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی ارائه شوند،
اگر ضروری بود از مترجم استفاده شود؛

ت‌)           در دادرسی اداری:

یك:    امكان این فراهم گردد كه دادگاهها ـ اگر یكی از طرفین آن را طلب نمود ـ دادرسی به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی پیش‌برده شود، و یا
دو:       اجازه داده شود كه هر یك از طرفین نزاع، در صورتیكه وی باید شخصاً حضور پیدا كند، بتواند از زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی خود بهره گیرد، بدون اینكه اینكار برای وی مخارج اضافی بهمراه داشته باشد، و یا
سه:       اجازه داده شود كه اسناد و مدارك اثباتی به زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی ارائه شوند،
اگر ضروری بود از مترجم استفاده شود؛

ث)       این امكان فراهم گردد كه برای طرفین دعوا به دلیل اجرای مندرجات حرف ب، رقم یك و سه و حرف ت، رقم یك و سه و همچنین به سبب استفاده ضروری از مترجم هزینه‌های اضافی بوجود نیایند.

(٢)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند كه:

الف)    اعتبار قانونی اسناد قانونی كه در داخل كشور نوشته شده‌اند تنها به صرف این كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نگاشته شده‌اند زیر سوال نرود، یا
ب)       اعتبار قانونی اسناد قانونی كه در داخل كشور نوشته شده‌اند در رابطه‌ی بین طرفین تنها به صرف این كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نگاشته شده‌اند نفی نشود و ترتیبی داده شود كه این اسناد تنها به شرطی بر علیه شخص ثالثی كه این زبان را نمی‌فهمد بكار رود كه محتوی آن برای وی از طرف شخص یا كسانی كه آن را بكار می‌برند روشن شود، یا
ت)       اعتبار قانونی اسناد قانونی كه در داخل كشور نوشته شده‌اند در رابطه‌ی بین طرفین تنها به صرف این كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نگاشته شده‌اند زیر سوال نرود.
(3)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، مهمترین متون قوانین كشور و همچنین آن قوانین كه بطور ویژه در مورد اشخاصی هستند كه این زبانهای را بكار می‌برند، به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در دسترس قرار داده شوند، در صورتیكه آنها به شیوه‌های دیگری در دسترس نباشند.

ماده‌ی ١٠: ادارات و مؤسسات خدماتی دولتی
(١)     در آن حوزه‌های اداری كه در آنها تعداد جمعیت سخنوران زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی آنقدر بالا است كه اقدامات ذیل را موجه ‌سازند، طرفین قرارداد با در نظرداشت موقعیت هر یك از این زبانها و در چهارچوب معقولانه متعهد می‌شوند:

الف)    یك:    تضمین كنند كه دستگاه اداری زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی بكار ببرند، یا
دو:       تضمین كنند كه آن دسته از كارمندان و كاركنان خود كه در ارتباط مستقیم با مردم هستند در برخورد با مردمی كه از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی دارند، از این زبانها استفاده كنند، یا
سه:       تضمین كنند كه كسانیكه از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی استفاده می‌كنند، بتوانند به این زبانها درخواستهای شفاهی یا كتبی خود را ارائه كنند و به همین زبانها هم پاسخ خود را دریافت دارند، یا
چهار:   تضمین كنند كه كسانیكه از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی استفاده می‌كنند، بتوانند به این زبانها درخواستهای شفاهی یا كتبی خود را ارائه كنند، یا
پنج:      تضمین كنند كه كسانیكه از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی استفاده می‌كنند، بتوانند اسنادی كه به این زبانها نگاشته شده‌اند را ارائه كنند و بدون آنكه اعتبار قانونی آنها نفی شود؛

ب)       متون [موازین و مقررات] و برگه‌ها [پرسشنامه‌ها و درخواستنامه‌های] اداری را كه كاربرد عمومی دارند به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی و یا دوزبانه در اختیار عموم قرار دهند؛

ت)       اجازه دهند كه ادارات دولتی مدارك و نوشتجات اداری را به زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی تنظیم كنند.

(٢)     در ارتباط با ادارات محلی و منطقه‌ای كه در حوزه‌های اداری آنها تعداد جمعیت سخنوران زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی آنقدر است كه اقدامات ذیل را موجه ‌سازند، طرفین قرارداد متعهد می‌شوند اجازه بدهند و یا ترغیب این را كنند كه:

الف)    زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی در ادارات دولتی منطقه‌ای و محلی مورد استفاده قرار گیرند؛
ب)       مردم این امكان را داشته باشند كه به زبانهای منطقه‌ای و اقلیت ملی خود تقاضاهای كتبی و شفاهی بنمایند؛
ت)       اسناد رسمی ادارات منطقه‌ای از جانب آنها به زبانهای منطقه‌ای و اقلیتهای ملی مربوطه نیز انتشار یابند؛
ت‌)             اسناد رسمی ادارات محلی از جانب آنها به زبانهای منطقه‌ای و اقلیتهای ملی مربوطه نیز انتشار یابند؛
ث‌)             زبانهای منطقه‌ای و اقلیتهای ملی در جلسات شوراها در سطح ادارات منطقه‌ای مورد استفاده قرار گیرد، بدون اینكه كاربرد زبان یا زبانهای رسمی منتفی گردد؛
ج‌)              زبانهای منطقه‌ای و اقلیتهای ملی در جلسات شوراها در سطح ادارات محلی مورد استفاده قرار گیرد، بدون اینكه كاربرد زبان یا زبانهای رسمی منتفی گردد؛
ح‌)              اشكال سنتی و دقیق نام اماكن به زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها پذیرفته و مورد استفاده قرار گیرد، اگر ضروری باشد به همراه آن نام در زبان یا زبانهای رسمی كشور.

(٣)    در ارتباط با خدمات عمومی كه از طرف خود ادارات دولتی و یا [از طرف افراد یا شركتهای خصوصی] به وكالت از طرف آنها ارائه می‌شوند، طرفین قرارداد در منطقه‌ای كه زبان منطقه‌ای یا زبان یك اقلیت ملی بكار می‌رود با رعایت وضعیت ویژه‌ی هر زبان و در چهارچوب معقولانه متعهد می‌شوند:

الف)    تضمین كنند كه زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی هنگام ارائه‌ی خدمات مورد استفاده گیرد، یا
ب)       تضمین كنند كه اشخاصی كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی سخن می‌گویند به همین زبانها هم درخواستهای خود را بكنند و پاسخ آن را هم دریافت كنند، یا
ت)       اجازه بدهند كه اشخاصی كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی سخن می‌گویند بتوانند به همین زبانها هم تقاضاهای خود را بكنند.

(٤)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند یك یا چند مورد از اقدامات زیر را در پیش بگیرند، برای اینكه مفادی كه از بندهای ١، ٢ و ٣ پذیرفته‌اند به مرحله‌ی اجرا برسانند:

الف)    ترجمه در و به میزان ضرور؛
ب)       استخدام و، اگر لازم باشد تعلیم كارمندان و دیگر خدمه‌ی بخش دولتی؛
ت)       در صورت امكان ترتیب اثر دادن به آرزوهای خدمه‌ی ادارات دولتی كه از توانایی لازم در یك زبان منطقه‌ای یا اقلیت ملی برخوردارند، برای بكارگیری و انتقال آنها به منطقه‌ای كه در آن این زبانها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

(٥)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، اجازه‌ی استفاده و ثبت نامهای خانوادگی در زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی را به درخواست خود طرف بدهند.

ماده‌ی ١١: وسایل ارتباط جمعی
(١)     طرفین قرارداد متعهد می‌شوند برای سخنوران زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی در مناطقی كه این زبانها مورد استفاده قرار می‌گیرند، با رعایت شرایط ویژه‌ی هر زبان و به میزانی كه ارگانهای دولتی با یا بلاواسطه مسئولیت، اختیارات و نفوذ دارند و با رعایت اصل استقلال و خودمختاری رسانه‌های همگانی اقدامات ذیل را انجام دهند:

الف)    تا آنجایی كه رادیو و تلویزیون یك رسالت عمومی[٣] [مئلاً اطلاع رسانی، شكل‌دهی افكار عمومی، كنترل دولت] برعهده دارد:

یك:    ایجاد حداقل یك فرستنده‌ی رادیو و یك تلویزیون را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی تضمین كنند یا
دو:       ایجاد حداقل یك فرستنده‌ی رادیو و یك تلویزیون را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا
سه:       تداركات و مقدمات لازم را انجام دهند، برای اینكه سازمانهای رادیو و تلویزیون بتوانند برنامه‌هایی را به زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتهای ملی تهیه و عرضه كنند؛

ب)       یك:    ایجاد حداقل یك فرستنده‌ی رادیویی را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا

دو:       پخش منظم برنامه‌های رادیویی را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا

ت)       یك:    ایجاد حداقل یك فرستنده‌ی تلویزیونی را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا

دو:       پخش منظم برنامه‌های تلویزیونی را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند؛

ث)       تولید و پخش آثار صوتی و صوتی‌ـ‌تصویری به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها را مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند؛

ج)        یك:    انتشار و حفظ حداقل یك روزنامه را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا

دو:       انتشار منظم مقاله‌های روزنامه‌ای را به زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی مورد تشویق و حمایت قرار دهند و یا تسهیل كنند یا

ح)        یك:    هزینه‌های اضافی رسانه‌های همگانی در زبانهای مناطق یا اقلیتهای ملی را بعهده بگیرند، چنانچه قانون، كمكهای مالی برای وسایل ارتباط جمعی را بطور كلی در نظر گرفته است، یا

دو:       كمكهای مالی كه اعطا می‌شوند را به تولیدات صوتی‌ـ‌تصویری به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها وسعت دهند؛

ث)       آموزش خبرنگاران و كادرهای دیگر را كه زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها را بكار می‌گیرند مورد حمایت مالی قرار دهند.

(٢)     طرفین قرارداد متعهد می‌گردند، دریافت مستقیم و آزادانه‌ی برنامه‌های رادیو و تلویزیون كشورهای همسایه را كه عیناً یا به شیوه‌ی مشابه به زبانهای مناطق یا اقلیتها پخش می‌شوند تضمین كنند و مانع تكثیر مجدد آنها نگردند. آنها همچنین متعهد می‌شوند تضمین كنند كه آزادی بیان و عرضه‌ی آزادانه‌ی اطلاعات در مطبوعات را كه عیناً یا به شیوه‌ی مشابه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی انتشار می‌یابند، محدود نسازند. بهره‌گیری از این آزادیها وظایف و مسئولیتهایی را نیز به همراه دارد، به این دلیل نیز آنها می‌توانند در چهارچوبهای قانونی معین تحت شرایط، محدودیتها و هشدارهای قانونی نیز قرار گیرند، همانطور كه این اقدامات در یك جامعه‌ی دمكراتیك به منظور تأمین امنیت ملی، حفظ حاكمیت ملی و امنیت و نظم عمومی، و جهت پیشگیری از جنایات، حفظ تندرستی و ارزشهای اخلاقی، حفظ حیثیت و حقوق دیگران پرهیزناپذیر می‌باشند، برای اینكه از پخش اطلاعات محرمانه جلوگیری و اعتبار و استقلال قوه‌ی قضائیه تضمین شود.

(٣)        طرفین قرارداد متعهد می‌شوند تضمین كنند كه منافع و علایق سخنوران زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتهای ملی را در ارگانهایی كه بر طبق موازین قانونی بوجود آمده‌اند و مسئولیت تضمین آزادی و پلورالیسم وسایل ارتباط جمعی را برعهده دارند نمایندگی كنند و مورد توجه قرار دهند.

ماده‌ی ١٢: فعالیتها و نهادهای فرهنگی
(١)     در رابطه با نهادها و فعالیتهای فرهنگی ـ بویژه كتابخانه‌ها، فروشگاههای فروش و كرایه‌ی نوار ویدئویی، كانونهای فرهنگی، موزه‌ها و آرشیوها، آكادمی‌ها، تئاترها و سینماها و آئار ادبی و تولیدات فیلم‌، اشكال بومی نمایه‌های فرهنگی، فستیوال‌ها و صنایع فرهنگی ـ امضاكنندگان متعهد می‌شوند در منطقه‌ای كه این زبانها مورد استفاده قرار می‌گیرند از جمله با بهره‌گیری از تكنولوژیهای نو و به میزانی كه ارگانهای دولتی در این زمینه مسئولیت، اختیارات یا امكان ایفای نقش دارند:

الف)    اشكال مختلف نمایه‌ها و فعالیتهای متعلق به زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها را تشویق و همچنین امكانات و راههای مختلف دسترسی به آئاری را كه به این زبانها خلق شده‌اند را مورد حمایت قرار دهند؛
ب)       امكانات و راههای مختلف دسترسی سخنوران زبانهای دیگر به آئاری را كه به زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها خلق شده‌اند را به شیوه‌ی حمایت [مالی] از ترجمه، دوبله‌كردن همزمان و یا ناهمزمان و تیترنویسی فیلم‌ها مورد پشتیبانی قرار دهند؛
ت)       دسترسی سخنوران زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها به آئاری را كه به زبانهای دیگر خلق شده‌اند به شیوه‌ی حمایت [مالی] از ترجمه، دوبله‌كردن همزمان و یا ناهمزمان و تیترنویسی فیلم‌ها مورد پشتیبانی قرار دهند؛
ث)       تضمین كنند كه ارگانهایی كه مسئول برگزاری و حمایت از حركتهای متنوع فرهنگی می‌باشند، باید هنگام سازماندهی یا پشتیبانی از این فعالیتها مراتب این را به میزان مناسبی فراهم بیاورند كه شناخت و كاربرد زبانهای منطقه‌‌ای و اقلیتها و همچنین فرهنگهای منطقه‌ای و اقلیتها مورد توجه قرار گیرند؛
ج)        از اقداماتی حمایت كنند كه متضمن این امر می‌باشند كه ارگانهای مسئول برگزاری و حمایت از حركتهای متنوع فرهنگی، خدمه و پرسنلی در اختیار داشته باشند كه بر زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها و همچنین زبان مابقی مردم تسلط داشته باشند؛
ح)        مشوق این باشند كه نمایندگان سخنوران زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها هنگام بنیادگذاری نهادها و سازمانها و همچنین هنگام برنامه‌ریزی فعالیتهای فرهنگی مستقیماً دخیل داده شوند؛
خ)        مشوق و یا تسهیل‌كننده‌ی ایجاد یك یا چند ارگان برای جمع‌آوری، نگه‌داری، به اجرا و نمایش‌گزاری و انتشار آثاری كه به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها خلق شده‌اند باشند؛
د)         در صورت ضرور خدمات مترجمی و سرویسهای تحقیقات واژگان‌شناسی [فرهنگستان] بویژه در زمینه‌های واژه‌نگاری اداری، تجاری، اقتصادی، جامعه‌شناختی، تكنیكی و حقوقی در هر یك از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها ایجاد كنند یا مورد حمایتهای مالی قرار دهند و یا آن را تماماً تأمین مالی كنند.

(٢)     امضاكنندگان متعهد می‌شوند در مناطقی كه زبانهای مناطق و اقلیتهای ملی ریشه در آنها ندارند، اجازه‌ی فعالیتها و ایجاد نهادهای فرهنگی مناسب را در تطابقت با بند ١ این ماده بدهند، اجرای آنرا ترغیب كنند و یا خود آنرا عرضه كنند، چنانچه تعداد سخنوران این زبان این امر را موجه می‌سازد.

(٣)     امضاكنندگان متعهد می‌شوند در اجرای سیاستهای فرهنگی در خارج از كشور زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها و فرهنگهایی كه به این زبانها تبلور می‌یابند را نیز مورد توجه قرار دهند.[٤]

ماده‌ی ١٣: زندگی اقتصادی و اجتماعی
(١)     كشورهای طرف قرارداد در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی متعهد می‌شوند كه در سراسر كشور:

الف)    در قوانین خود تمام موازینی را حذف كنند كه استفاده از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها را در سندهایی كه در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم كاربرد دارند ـ بویژه قراردادهای كار ـ همچنین در نوشتارهای تكنیكی مانند دفترچه‌های كاربرد دستگاهها و ماشین‌آلات صنعتی ممنوع یا محدود كرده‌اند؛
ب)       قید بندهایی را كه استفاده از زبانهای منطقه‌ای یا زبانهای اقلیتها را در آئین‌نامه‌های داخلی شركتها و در اسناد خصوصی دست كم مابین سخنوران یك زبان واحد منتفی و یا محدود می‌سازند را ممنوع سازند؛
ت)       با عملكردهایی مقابله كنند كه ممانعت‌هایی برای استفاده از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌كنند؛
ث)       موجبات ترغیب و یا تسهیل كاربرد زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها را از راهها و با ابزارههایی كه در زیربندهای الف تا ت این بند نام برده نشده‌اند را فراهم آورند.

(٢)     در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی طرفین قرارداد متعهد می‌شوند، تا آنجا كه ارگانهای دولتی آنها مسئولیت و اختیارات داشته باشند، در مناطقی كه زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها بكار می‌روند، به میزان معقولانه:

الف)    در آئین‌نامه‌های مؤسسات بانكی و مالی مقرراتی را ـ بطرقی كه با عرفهای تجاری منطبق باشند ـ قید كنند تا بر مبنای آنها استفاده از زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در صدور و چاپ برگه‌‌ها و حواله‌های بانكی (چون چك، سفته و از این قبیل) و یا اسناد مالی دیگر ممكن شوند و جایی كه لازم باشد اجرای همچون موازینی را پیگیری كنند؛
ب)       در آن بخشهای اقتصادی و اجتماعی كه تحت كنترل و مسئولیت بلاواسطه‌ی آنهاست (بخش دولتی)، اقداماتی را جهت حمایت و رشد كاربرد زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها در پیش گیرند؛
ت)       تضمین كنند كه نهادهای اجتماعی چون بیمارستانها، خانه‌های سالمندان و خوابگاهها امكان این را عرضه كنند كه سخنوران زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها كه به دلیل بیماری، سالمندی در این مكانها نیاز به رسیدگی دارند، به زبان خودشان پذیرفته، تحت معاینه و پرستاری قرار گیرند؛
ث)       از طرق مناسب تضمین كنند كه آئین‌نامه‌های ایمنی به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نیز در دسترس قرار ‌گیرند؛
ج)        ترتیبی بدهند كه اطلاعات ارگانهای دولتی مسئول در مورد حقوق مصرف‌كنندگان به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها نیز دستیافتنی باشند.

ماده‌ی ١٤: تبادل ورای مرزها
طرفین قرارداد معهد می‌شوند:

الف)    توافقات دو یا چندجانبه‌ی موجود را رعایت كنند كه آنها را با كشورهایی مرتبط می‌سازد كه در آنها نیز این زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها عیناً و یا به شكل مشابه بكار می‌روند، و یا ـ اگر ضروری باشد ـ در تلاش انعقاد چنین قراردادهایی به منظور ایجاد رابطه در زمینه‌های فرهنگ، آموزش و پرورش، اطلاع‌رسانی، آموزش شغلی و ادامه‌ی تحصیل و آموزش مابین سخنوران این كشورها كه زبان واحدی دارند باشند؛
ب)       در خدمت به زبانهای منطقه‌ای یا اقلیتها همكاریهای فرامرزی، علی‌الخصوص بین ادارات محلی یا منطقه‌ای را تسهیل و تقویت كنند كه مناطق تحت مسئولیت آنها این زبانها را، حال عیناً یا شبیه به هم، بكار می‌روند.

بخش چهارم ـ اجرای مفاد منشور

ماده‌ی ١٥: ارائه‌ی گزارشهای منظم
(١)        طرفین قرارداد به دبیر كل شورای اروپا به شیوه‌ای كه كمیته‌ی وزرا تعیین می‌نماید گزارشی را در فواصل زمانی منظم در باره‌ی اجرای سیاستهایی كه در انطباق با بخش دوم این منشور در پیش گرفته شده‌اند و همچنین در باره‌ی اقدامات انجام گرفته بر اساس مفادی كه آنها از بخش سوم منشور پذیرفته‌اند ارائه می‌دهند. اولین گزارش در ظرف یك سال پس از رسمیت و اعتبار قانونی یافتن و لازم‌الاجرا بودن منشور از طرف كشور مربوطه ارائه می‌گردد. گزارشهای بعدی هر سه سال یكبار بعد از اولین گزارش تحویل داده می‌شوند.

(٢)        طرفین قرارداد گزارشهای خود را منتشر می‌سازند.

ماده‌ی ١٦: بررسی و كنترل گزارش
(١)     گزارشهایی كه بر اساس ماده‌ی ١٥ به دبیر كل شورای اروپا ارائه می‌شوند بر طبق ماده‌ی ١٧ از طرف یك كمیسیون كارشناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

(٢)     سازمانها و جمعیتهایی كه در هر یك از كشورهای طرف این قرارداد بر طبق موازین قانونی تشكیل شده‌اند می‌توانند كمیسیون كارشناسی را در مورد مسائلی كه مربوط به تعهدات كشورهای آنها بر مبنای بخش سوم این منشور می‌باشند آگاه سازند. كمیسیون كارشناسی می‌تواند بعد از مشورت با كشور مربوطه اطلاعات مزبور را وارد گزارشی كند كه بر اساس بند 3 این ماده تحریر می‌كند. این سازمانها و جمعیتها همچنین می‌توانند اظهارات و نظرات كتبی خود را در ارتباط با سیاستهایی كه كشورهای طرف قرارداد در انطباق با بخش دوم این منشور در پیش گرفته‌اند ارائه كنند.

(٣)     كمیسیون كارشناسی بر اساس گزارشهایی كه در بند ١ و اطلاعاتی كه در بند ٢ این ماده نام برده شده‌اند، گزارشی را برای ارائه به كمیته‌ی وزرا تحریر می‌كند. سپس شورای وزرا از طرفهای قرارداد درخواست می‌كند كه در مورد این گزارش اظهارنظر كنند. در خاتمه ممكن است گزارش مزبور به انضمام اظهارنظرهای طرفین قرارداد از طرف شورای وزرا منتشر شود.

(٤)     گزارشی كه در بند ٣ از آن سخن رفت بویژه پیشنهادات كمیسیون كارشناسی به شورای وزرا جهت تدوین توصیه‌های ضرور شورای وزرا خطاب به یك یا چند طرف قرارداد حاضر را نیز دربرمی‌گیرد.

(٥)     دبیركل شورای اروپا به تجمع پارلمانی هم اجازه می‌دهد هر دو سال یكبار بطور مشروح در مورد اجرای مفاد منشور گزارش دهد.

ماده‌ی ١٧: كمیسیون كارشناسی
(١)     كمیسیون كارشناسی مركب از اعضای شورای اروپا می‌باشند. هر یك از این اعضا یك نماینده در كمیسیون كارشناسی دارند. هر یك از این نمایندگان از طرف كمیته‌ی وزرا از فهرست تعدادی از شخصیتهای با بالاترین درجه‌ی صداقت و دانش شناخته شده در مورد مسائل مربوط به منشور كه كشور طرف قرارداد در اختیار وی می‌گذارد برمی‌گزیند.

(٢)     اعضای كمیسیون كارشناسی برای مدت ٦ سال انتصاب می‌شوند؛ انتصاب مجدد جایز است. در صورتیكه عضوی قادر نباشد مدت خدمت خود را به پایان برساند، كسی دیگری بر اساس مكانیسمی كه در بند ١ تشریح شد جای وی را می‌گیرد، این شخص مدت ٦ سال خدمت وی را به پایان می‌رساند.

(٣)     كمیسیون كارشناسی برای خود یك نظامنامه‌ی داخلی تدوین می‌نماید. دبیرخانه‌ی آن از طرف دبیركل شورای اروپا اداره می‌شود.

بخش پنجم ـ مقررات پایانی

ماده‌ی ١٨
این تفاهمنامه جهت امضاء در اختیار اعضای شورای اروپا قرار می‌گیرد. این سند برای اجرای مفاد آن نیاز به تصویب، پذیرش و یا صدور مجوز مربوطه از جانب پارلمان كشورهای مربوطه دارد. و سندهای مربوط به تصویب، پذیرش و مجوز اجرای این قرارداد پیش دبیركل شورای اروپا نگهداری می‌شوند.

ماده‌ی ١٩
(١)     این منشور در اولین روز ماه سه ماه بعد از روزی اجرا می‌گردد كه در آن ٥ عضو شورای اروپا طبق ماده‌ی ١٨ موافقت خود را با آن اعلام می‌نماید و خود را ملزم به اجرای مفاد آن می‌كنند.
(٢)     برای هر كشور عضوی كه بعدها موافقت خود را با منشور عنوان می‌كند و خود را ملزم به اجرای اصول مندرج در آن می‌نماید، اعتبار قانونی یافتن و لازم‌الاجرا بودن مفاد این قرارداد اولین روز سه ماه بعد از روزی خواهد بود كه این كشور سند مربوط به تصویب، پذیرش یا مجوز صادر شده توسط دولت یا پارلمان كشور مربوطه را به شورای اروپا جهت نگهداری تحویل می‌دهد.

ماده‌ی ٢٠
(١)     كمیته‌ی وزیران شورای اروپا می‌تواند بعد از اعتبار قانونی‌یافتن و لازم‌الاجرا بودن این منشور هر كشور غیرعضو دیگر را دعوت كند، به این تفاهمنامه بپیوندد.
(2)     این منشور برای هر كشور كه به آن می‌پیوندد در اولین روز سه ماه بعد از روزی اعتبار قانونی خواهد یافت كه این كشور در آن سند مربوط به پیوستن خود به آن را به شورای اروپا جهت نگهداری تحویل می‌دهد.

ماده‌ی  ٢١
(١)     هر كشوری كه به این پیماننامه می‌پیوندد می‌تواند هنگام امضاء آن یا هنگام سپردن سند مربوط به تصویب و پذیرش آن از طرف دولت یا پارلمان مربوطه و یا سند پیوستن به آن به شورای اروپا، اعلام كند كه اجرای بندهای 2 تا ٥ ماده‌ی ٧ را مقید به شرط‌وشروطهایی می‌كند. قائل شدن شروط دیگر جایز نیست.
(٢)     هر كشور طرف قراردادی كه شروطی را بر اساس بند ١ قائل شده است می‌تواند هر زمانی كه بخواهد طی توضیحی كه برای دبیركل شورای اروپا می‌فرستد اعلام كند كه قائل شدن این قید و بندها را پس می‌گیرد. این انصراف بلافاصله بعد از رسیدن آن به دست دبیر كل شورا اعتبار قانونی و عملی خواهد یافت.

ماده‌ی ٢٢
(١)     هر یك از كشورهای امضاءكننده می‌تواند منشور حاضر را طی ابلاغیه‌ای كه برای دبیركل شورای اروپا ارسال می‌دارد فسخ و بدین ترتیب انفصال خود از قرارداد را اعلام نماید.
(٢)     این انفصال اولین روز شش ماه بعد از روزی اعتبار قانونی خواهد یافت كه ابلاغیه‌ی مربوطه به دست دبیركل ‌رسیده باشد.
ماده‌ی ٢٣
دبیركل شورای اروپا به همه‌ی كشورهای عضو شورای اروپا كه منشورحاضر را امضاء نموده‌اند و هر كشور دیگری كه به آن می‌پیوندد، نكات ذیل را ابلاغ می‌نماید:
الف)    هر امضایی را؛
ب)       هر سپردن تصویبنامه، موافقتنامه و سندپیوستن به این پیمان را؛
ت)       هر زمان اعتبار قانونی یافتن تفاهمنامه بر طبق ماده‌های ١٩ و ٢٠ را؛
ث)       هر فعل و انفعال دیگر، ابلاغیه یا خبر در ارتباط با این تفاهمنامه را.
به جهت سندیت و رسمیت بخشیدن به این بیانیه نمایندگان كشورهای امضاءكننده آن را امضاء كردند.

این كار در پنجم نوامبر ١٩٩٢ در شهر ستراسبورگ به زبانهای انگلیسی و فرانسوی انجام پذیرفت. اینجا باید گفته شود كه هر دو نسخه كه اصل آنها در بایگانی شورای اروپا نگهداری می‌شود به یك میزان اهمیت و اعتبار قانونی دارند. دبیركل شورای اروپا برای تمام كشورهای عضو شورای اروپا و همه‌ی كشورهایی كه برای امضاء و پیوستن به این بیانیه دعوت شده‌اند كپی تأیید شده ارسال می‌دارد.

[١]  عنوان اصلی تفاهمنامه«منشور اروپا برای زبانهای منطقه‌ای و اقلیتها» ((EUROPEAN CHARTER FOR REGIONAL OR MINORITY LANGUAGES می‌باشد (مترجم).

[٢]  مئلاً به این دلیل كه امر فرهنگ و آموزش و پرورش جزو حوزه‌ی اختیارات ایالتها می‌باشد و نه دولت مركزی یا فدرال. (م.)

[٣]  وسایل ارتباط جمعی كه از طرف بخش خصوصی اداره می‌شوند همچون رسالتی برعهده ندارند. (م.)

[٤]  به دیگر سخن، كشورهای امضاكننده تعهد می‌دهند كه در خارج از كشور نماینده‌ی صرفاً یك فرهنگ و یك زبان و یك ملیت نباشند. (م.)

داونلود این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.