بربل ونيگر
کشور سوئد جزو آن دسته از کشورهايي است که در آنها مهاجرين و پناهندگان امکان آموزش زبان مادری خود را دارند، و اين درحاليست که بخش بزرگی از اين انسانهای در غربت، در کشور خود از اين حق محروم بودهاند. هيچ منطق سالمی قادر نيست اين محروميت آشکار را که پايمال نمودن اساسیترين حق انسانی است، توجيه نمايد، غير از شووينيسم و فاشيسم. جا دارد که ما ـ قبل از اينکه تلاش کنيم دريابيم که اين کشورها به چه پيشرفتهای تکنيکی دست يافتهاند تا آنها را به قيمتهای گزافی به کشور خود وارد کنيم ـ به نظامهای آنها نظری بيافکنيم تا متوجه شويم که آنها به چه دستاوردهای فکری، فرهنگی و سياسی دست يافتهاند و بتوانيم بدون آنکه بهايي جز عقبماندگی خود را برای آن بپردازيم، اندکی از خرد و خردورزی آنها را نيز وارد کيم، چه که پيشروي تکنيکی و اقتصادی تنها بر بستر فکری و فرهنگی و سياسی پيشرفته است که ممکن ميگردد. آموزش زبان مادری به خارجيان تنها يکی از نشانههای اين اعتلاست. نمونهی سوئد، کشوری که به فرهنگ و زبان مليتها و اتباع کشورهای ديگر نيز احترام ميگذارد و آن را باعث غنای خود نيز ميداند، بايد ما ايرانيان را که در کشور خودمان از اين لحاظ نيز بر شهروندان کرد و آذری و بلوچ و ترکمن و عرب ظلم ميرود و از هيچ تلاشی برای جينوسايد و آسيميلاسيون فرهنگی آنها دريغ نميشود، به تأمل وا دارد
قريب ١٢ درصد دانشآموزان سوئد فرزندان مهاجرين و پناهندگان ميباشند. آنها از لحاظ برخورداری از تحصيل پايهای همان حق قانونی را دارند که همسالان سوئدی خود دارند. علاوه بر اين آنها از حق قانونی و قابل مطالبة آموزش زبان مادری نيز برخوردار هستند.
اين حق در هفت سال اول تحصيل در مدارس دولتی قابل مطالبه است. هدف از اعطای اين حق کمک به رشد دوزبانی دانشآموزان و حفظ هويت دوفرهنگی آنها ميباشد.
شرکت در کلاس زبان مادری داوطلبانه ميباشد. اما شهرداريها به هر حال مکلفند به همة دانشآموزان امکان آموزش زبان مادری را عرضه کنند. درس زبان مادری يا در چهارچوب ساعاتی که برای دروس انتخابی درنظرگرفته شدهاند، بعنوان آموزش يک زبان اضافی مضاف بر سوئدی و انگليسی ارائه ميشود و يا خارج از ساعات عادی درس روزانه.
در سوئد بيش از ١٠٠ زبان مادری وجود دارد. بچههايي که زبان مادريشان سوئدی نيست، حق اين را دارند که در کلاس درس سوئدی بعنوان زبان دوم شرکت کنند. آنها در اين کلاسها زبان سوئدی را بعنوان وسيلهی ارتباطی روزمره فرا ميگيرند و همچنين اين امکان را خواهند داشت که به زبان سوئدی در دروس تخصصی کسب دانش کنند. در نمرهگذاری دروس تخصصی ضعفها و اشتباهات زبانی در نظر گرفته ميشوند.
هر کس که سوئدی را نه بعنوان زبان اول، بلکه چون زبان دوم آموخته باشد، نيز ميتواند به دبيرستان و دانشگاه راه يابد.
مهاجرانی که اشراف لازم را به زبان سوئدی ندارند، ميتوانند بطور موقت دروس تخصصی را به زبان مادری خود بگدرانند. اين امر برای نمونه در مدرسهی ابتدايي بينالمللی گوتبورگ عملی ميگردد.
در اين مدرسه مجموعاً دانشآموزان ٥٠ مليت با ٤٥ زبان مختلف آموزش ميبينند. اين تنوع در گونهگونی تعلق ملی آموزگاران نيز بازتاب يافته است؛ ٦٥ معلم اين مدرسه از ١٦ کشور متفاوت هستند. پنج معلم زبان مادری که سوئدی را مانند زبان مادری خود صحبت و تدريس ميکنند و هر کدام يک رشتة تخصصی را در دانشگاه خواندهاند، هيئت معلمين اين مدرسه را تکميل ميکنند. در استخدام پرسنل و کادر غيرآموزشی مدرسه هم توجه شده که افرادی از مهاجرين در ميان آنها باشند.
کار آموزگاران هر هفته يکبار از سوی روانشناسان، مشاوران امور شغلی، مددکاران اجتماعی و نهادهای فعال در امور کودکان و نوجوانان مورد حمايت قرار ميگيرد. علاوه بر اين شش بازنشسته دو الی پنج بار در هفته ميآيند تا به بچهها در امور درسی و غيره کمک کنند.
انجمنهای اوليا ياریدهنده هستند
معلمان، انجمنهای اوليا را بوجود آوردهاند تا والدين را بيشتر و بهتر در امور تربيتی مدرسه دخيل و مشارکت دهند و عرصهای در اختيار آنها بگذارند تا مشکلات را با هم مورد بحث قرار دهند. در شش انجمن اوليای اين مدرسه ـ يک انجمن سوئدی هم وجود دارد ـ مجموعاً ٨٠ خانواده گردهم ميآيند. خانوادههای اقليتها (برای نمونه آلمانیها و فنلانديها) به يکی از انجمنهای موجود ملحق ميشوند. هرچند ابتدا در گردهماييها به زبان مادری صحبت ميشد، ولی اکنون به زبان سوئدی در اين تجمعات تبادلنظر ميشود.
برای اين مدرسه مبادلهی دانشآموز با مدارس بينالمللی کشورهای ديگر اهميت زيادی دارد. روی چنين پروژههايي معلمين، والدين و دانشآموزان مشترکاً کار ميکنند.
با هدف ادغام هر چه سريعترِ محصلين، يک »کارگاه مطالعاتی« وجود دارد که در و حول کتابخانهی بينالمللی اين مدرسه واقع شده است و با همه نوع رسانه (کامپيوتر، …) مجهز گرديده است. در اين کارگاه آنچه که در کلاس درس آموخته شده، ژرفش مييابد، روی پروژهها کار ميشود و يا تکاليف مدرسه انجام ميشوند. دسترسی به اين کارگاه با فعاليت و مشارکت و رفتار نيک دانشآموز ميسر ميگردد. دانشآموزان از سوی معلمين زبان مادری، آموزگاران مسئول هر يک از کلاسها، بازنشستگان، دانشجويان، کارآموزان و والدين مورد پشتيبانی قرار ميگيرند. هميشه به طور همزمان سه و گاهاً چهار معلم در اين کارگاه تحصيلی و مطالعاتی حضور دارند.
در حال حاضر (سال ٢٠٠٣) ٧٥ درصد دانشآموزان خارجیتباری که در اين کشور متولد شدهاند، به دبيرستان راه مييابند (از دانشآموزان به دبيرستان راه يافته که پس از تولد به اين کشور مهاجرت کردهاند، آمارگيری نشده است). اگر چه اين تعداد به نسبت تعداد سوئديهای راه يافته به دبيرستان (٩٥ درصد) کمتر است، اما همين آمار ٧٥درصدی هم نشان ميدهد که راهی که در اين مدرسه برگزيده شده، درست ميباشد.
منبع: مجلهی NDS، ارگان سنديکای معلمان آلمان، شمارة نوامبر ٢٠٠٣، ص ٢٨.