تا سرنگونی رژيم مرگ‌آفرين اسلامی ايران از پای ننشينم!

مردم آزاده‌ی ايران، مردم مبارز کردستان،

پس از اعدام ناجوانمردانه‌ی پنج مبارز سياسی، قاطبه‌ی احزاب و سازمانهای سياسی کردستان ايران دعوت به‌ اعتصاب عمومی در روز پنج‌شنبه‌، ٢٣ ارديبهشت ماه‌ در کردستان ايران نمودند. همانطور که‌ انتظار می‌رفت از اين فراخوان مسئولانه‌ و بجا بطور وسيع و متحد استقبال شد. اين آغاز پايان رژيم است.

اين استقبال نشان داد که‌ رژيم به‌ چه‌ ميزان منفور است، نشان داد که‌ جنبش کردستان از چه‌ ظرفيت و توان بالايی برخوردار است و سی و يک سال سرکوب وحشيانه‌ خللی در اراده‌ و عزم مردم برای سرنگونی رژيم و دستيابی به‌ يک نظام آزاد وارد نياورده‌ است. اين حرکت نه‌ در سرود که‌ در عمل نشان داد ‌ “کرد زنده‌ است”.

آری، آنکه‌ و آنچه‌ سزاوار مرگ است، نه‌ جوانان کردستان، که‌ رژيم جمهوری اسلامی ايران در کليت و تماميت خود است. اين حرکت مردمی نشان داد که‌ مردم ديگر نمی‌خواهند جنايات رژيم را بی‌پاسخ بگذارند. اين حرکت وسيع مردمی نشان داد که‌ هر جنايت ديگری که‌ از رژيم در حق مردم حق‌طلب و مبارز و آگاه‌ کردستان سربزند، تنها در محدوده‌ی کردستان پاسخ نخواهد گرفت، چه‌ که‌ ايران و جهان را بر عليه‌ جنايتکاران برمی‌خيزانيم.

نام اين دوره از مبارزات کردستان با نام فرزاد کمانگر، نماد آگاهی و مقاومت کردستان، سمبل صداقت و شرافت انسانی عجين گشت. فرزاد کمانگر خسرو گلسرخی زمانه شد، از خود دفاع نکرد، از خلق قهرمانش دفاع کرد، از دربنديانش دفاع کرد، از زنان و زحمتکشان ايران دفاع کرد. صمد بهرنگی زمانه شد، به‌ صدای شاگردان مظلومش مبدل گشت و از رود ارس آدربايجان به‌ اقيانوس‌ها رفت، از کوه‌ شاهوی کردستان به‌ آسمانها پرواز کرد. رژيم پست و زبون جمهوری اسلامی جان والای وی را گرفت، اما روحش مرزها را درنورديد، قلبها را تسخير نمود و روح تازه‌ای به‌ وجدانهای بيدار کردستان و ايران و بخشا جهان بخشيد. رژيم پليد و شرور اسلامی خواهد مرد، اما ياد و پيام و آرمان فرزاد کمانگر چون‌ رمز زندگی و شرافت انسانی جاودان خواهد ماند، همانگونه‌ که‌ حذف فيزيکی گلسرخی و بهرنگی نام و ياد و آرمان آنها را مشمول مرور زمان قرار نداد.

فرزاد و يارانش از مردم خود برخاسته‌ بودند، به‌ آنها نيز وفادار ماندند. مردم نيز با اقدام جسورانه‌ و متمدنانه‌ی خود در روز پنج‌شنبه‌ پاسخ اين همه‌ شم و انسانيت آنها را دادند. مردم گفتند که‌ ‌ رژيم فرزندان آنهاست که‌ کشتار نموده‌ است و اين جنايت را در حق فرزندانشان فراموش نخواهند کرد، نخواهند بخشيد، بی‌پاسخ نخواهند گذاشت. مردم گفتند که‌ خواست جان‌باختگان خواست همه‌ی مردم کردستان و ايران است، گفتند که‌ مرعوب جنايات هولناک رژيم اسلامی نخواهند شد، گفتند که‌ عزمشان برای رهائی خود و برای دستيابی به‌ حق تعيين سرنوشت خويش راسخ‌تر از هميشه‌ است.

رژيم فرزاد را از مردم کردستان و ايران گرفت، اما بداند که‌ نامه‌های وی به‌ مانيفستی برای آگاهگری و تهيج و بسيج مردم بر عليه‌ کليت دستگاه‌ سرکوبش تبديل خواهد شد؛ بداند که‌ هزينه‌ی سختی را بابت اين جنايت و جنايات بعدی خواهد پرداخت؛ بداند که‌ دستگاههای عريض و طويل سرکوب و جنايتش ديگر اثر ندارند.

رژيم جان چند مبارز جوان را ستاند، اما با اين اقدام ننگينش ناخواسته‌ مبارزين بسياری را به‌ ميدان آورد؛‌ باعث نزديکی نيروهای پيشرو با مردم و اتحاد و همبستگی خود اين نيروها با هم شد. شايد در تاريخ سی ساله‌ی جنبش کردستان‌‌ اين نخستين بار بود که همه‌ی سازمانهای سياسی کردستان به ‌يک کارزار و حرکت مشترک  دست زدند و از اقدام تفرق‌آميز و پراکنده‌ پرهيز نمودند. اين، زنگ خطری برای رژيم و آغاز اميدبخش و نويدبخشی برای جنبش ملی ـ دمکراتيک کردستان و جنبش دمکراسی‌خواهی سراسر ايران است. اميد و انتظار آن می‌رود که‌ اين حرکت در نهايت به‌ تشکيل يک جبهه‌ی متحد کردستانی و سپس به‌ يک اثتلاف بزرگ ايرانی برای برقراری دمکراسی در ايران منجر شود.

مردم تشنه‌ی آزادی ايران،

تا جايی که‌ به‌ کردستان مربوط می‌شود، اين خلق در سی و يک سال گذشته‌ از پايی ننشسته‌ است و من‌بعد هم تا برچيدن بساط حکومت اسلام در ايران و برقراری يک نظام آزاد و آباد و دمکراتيک و فدرال و غيردينی در آن از پايی نخواهد نشست. از همه‌ی شما مردم ايران، از سازمانهای سياسی ايرانی، از روشنفکران، اديبان، نويسندگان و حقوقدانان و روزنامه‌نگاران ايرانی، از همه‌ی وجدانهای بيدار ايرانی خواسته‌ می‌شود، به‌ اين مبارزه‌ بپيوندند و در عمل بخشی از آن گردند و به‌ ويژه‌ صدای اعتراص خود را بر عليه‌ جنايات بيشماری که از سوی جمهوری اسلامی‌ لاينقطع در حق مردم کردستان صورت می‌گيرد، بطور رسا بلند کنند و در روزهای دشواری چون ايام اخير در کنار مردم داغديده‌ی کردستان‌ باشند. يقين داشته‌ باشند آنچه که‌‌ کردستان برايش می‌رزمد، همان است که‌ همه‌ی مردم ايران دهه‌هاست در آرزويش هستند؛ آنچه‌ که‌ فرزاد کمانگر و يارانش مطالبه‌ می‌کردند، حقوق تضييق‌شده‌ی همه‌ی مردم، حقوق مليتهای تحت ستم ايران، آزادی زنان ستمديده‌ی ايران، حقوق سلب شده‌ی همه‌ی زحمتکشان ايران بود. فرزاد کمانگر صدای من و شما، صدای کردستان و همه‌ی مردم ايران است، صدای همه‌ی ماست برای حق‌خواهی و آزادی‌خواهی. اعدام وی و ديگر دگرانديشان و مبارزين کردستان اعدام آرزوهای ديرپای همه‌ی مردم ايران است. لذا بر همه‌ی ماست که‌ بر عليه‌ کشتار ناجوانمردانه‌ی آنها برخيزيم. چنين روزها و رويدادهايی محک خوبی برای سنجش درجه‌ی صداقت و پايبندی ما به‌ معيارهای انسانی می‌باشد.

برای دستيابی به‌ آزادی و رهائی‌مان، برای تأمين و تضمين يک زندگی و جامعه‌ی آزاد و آباد، برای استقرار يک نظام دمکراتيک، فدرال و سکولار در کشورمان و در يک کلام برای برقراری يک نظام انسانی به‌ جای حکومت اسلامی دست در دست هم پيکار کنيم. يقين داشته‌ باشيم که‌ آزادی بدون تلاش و پيکار و ايثار همه‌ی ما دستيافتنی نيست.

داونلود این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.